خاطراتم رابه بادسپردم
اما فراموش کردم اشکم راپس بگیرم
باداشکم را به ابرسپرد
چکه چکه باران شدوبررودجاری
حال این سیلی که می بینی
چکه ای ازخاطرات تلخ من است
نظرات شما عزیزان:
مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه
هر چی محکم تر بغل کنی
بیشتر آسیب میبینی ...
[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:باران خاطرات-تنهایی,
] [ 12:2 ] [ رویاحسینی زاده ][